علی داودی | ||
|
از تریبونهای مختلف صحبت میکنند؛ اما هر دو برای مردم و درباره آخرتشان سخن میگویند. بحث اصلی درباره میعادگاه اصلی خلق است؛ بهشت! جایی که یک بار انسان با اشتباهی از آن رانده شد و اکنون میکوشند آن را برای مردم پس بگیرند.
حجت الاسلام سید احمد خاتمی، خطیب موقت جمعه تهران و حجت الاسلام روحانی رئیس جمهور اسلامی ایران، چندین روز است با اینکه رودر رو با هم صحبت نمیکنند، اما وقتی برای دیگران سخن میگویند، همدیگر را خطاب میکنند. به گزارش «تابناک»، هر دو حرف منطقی هم میزنند و نمیتوان از هر دو خردهای گرفت؛ اما عجیب آنجاست که این دو گویا نمیتوانند با هم مستقیم صحبت کنند تا سوءتفاهمها را از کلامشان بزدایند. حجت الاسلام خاتمی مدعی است، حکومت اسلامی باید راههای رسیدن به بهشت را برای مردم آسان کند! این سخن درستی است، چرا که مقصد حکومت دینی یا خود دین رساندن بشر به سمت سعادت دنیا و آخری است. حجت الاسلام روحانی هم مدعی است که نمیتوان با زور و اجبار مردم را به بهشت رهنمون ساخت و این هم سخن درستی است. من باب اینکه نه در اختیار دین اجباری هست و به اقتضای اختیار آدمی هم نمیتوان اجبارا او را به بهشت رهنمون ساخت. طبیعتا آنچه موجب سوءتفاهم میان این دو شده، شیوه و ابزاری است که حکومت دینی برای تسهیل سعادتمندی مردم به کار میگیرد. احتمالا آقای رئیس جمهور هم این وظیفه را برای حکومت دینی قائل است، ولی احتمالا به ابزارهایی چون اجبار و خشونت در این راه انتقاداتی دارد که طبیعتا باید برطرف شود. از طرفی همان گونه که حکومت دینی، مسئول تسهیل راههای سعادت مردم است، به همان میزان هم باید بررسی کنند، چه میزان استفاده از اجبار یا خشونت احتمالی در دور کردن مردم از دینداری و سعادتمندی تأثیر داشته است؛ برای نمونه، وجود مجموعهای از هنجارهای به ظاهر دینی، اما غیر واجب در برخی از ادارات، نهادها و امکان عمومی، در رو آوردن مردم به ریا، نفاق و دروغگویی، برای حفظ مقام و منصب بسیار کارآمد بوده و به همان میزان هم مردم را از رسیدن به بهشت دور کرده است. شاید بتوان گفت عدم بحث و خلاقیت در بحث ابزار تسهیل شرایط برای رسیدن به سعادت و سخت گیری و تعصب در روشهای سخت و خشک، اما بیفایده، وضعیت را بدین جا رسانده که حجت الاسلام روحانی و خاتمی را رودر روی هم قرار داده است. جدای از این مسأله، نکته مهم در مواجهه این دو حجج الاسلام این است که تریبونهای در اختیار این دو نه برای ایجاد تنش و حاشیه در جامعه که برای آرام بخشی و ثبات در جامعه است. بحث درباره اصل و ابزار این بحث، به میزان سه دهه است در اختیار همین مقامات و سایرین بوده و وضعیت کنونی نشان میدهد کار چشمگیری در این زمینه نشده که جامعه بدین جای کار رسیده است. متأسفانه کاری که به ویژه پس از جنگ، برای سعادت دنیوی و اخروی مردم انجام نشده و از آن غفلت و کوتاهی شده، اکنون به تریبونهای، افراد صاحب تریبون، رسیده است. ظاهرا فعلا بنا بر این است که هر هفته رئیس جمهور موضوعاتی را مطرح کند و در روز پایانی هفته از تریبون نماز جمعه، امامان جمعه به بیان نظری بپردازند که از نگاه آنها به صواب نزدیکتر است و از باب امر به خیر و درستی بیان میشود؛ اما پرسش این است که با ادامه این روند، دیگر چه انتظاری است که دیگران، کمکی به آرامش جامعه کنند؟ این جدال تا کی ادامه خواهد یافت؛ جدالی که نمیتوان را جدالی احسن نامید؟! [ شنبه 93/3/10 ] [ 10:55 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |